اختلال یادگیری خاص
از اصطلاح اختلال یادگیری خاص[1] برای پوششدادن اختلالاتی استفاده میشود که هر کدام یکی از عملکردهای افراد در آزمونهای استاندارد شده را تحت تأثیر قرار میدهند، مثل خواندن، نوشتن، ریاضیات. دانشآموزان مبتلا به این ناتوانیها بسیار کمتر از آنچه از سن و سطح هوشی آنها انتظار میرود موفق میشوند. افراد مبتلا به اختلالات یادگیری، در تنظیم اطلاعات، ادراک دیداری و شنیداری، حافظه و توجه نقص دارند. دانشآموزان مبتلا به این ناتوانیها، بدون کمکهای ویژه، معمولاً ضعیف عمل میکنند، دوستان و اعضای خانواده آنها را ناتوان میدانند و در نتیجه عزتنفس و انگیزه آنها بسیار پایین است. همچنین، ترک تحصیل در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر است و این افراد در عملکرد شغلی و اجتماعی خود نیز دچار مشکل میشوند.
بهاینترتیب اختلال خواندن، اختلال نوشتن، و اختلال ریاضی که هر یک قبلاً یک اختلال مستقل و مجزا محسوب میشد، اکنون بهعنوان یک اسپسیفایر در اختلال یادگیری خاص گنجانده شده است. یعنی از این به بعد اختلالی به نام اختلال خواندن، نوشتن یا اختلال ریاضی نخواهیم داشت. مثلاً از این به بعد روانپزشکان یا روانشناسان بالینی نخواهند گفت که این کودک به اختلال خواندن (دیسلکسیا) مبتلاست، در عوض خواهند گفت که به اختلال یادگیری خاص با اسپسفایر دیسلکسیا مبتلاست. این گونه اختلالات یادگیری با سایر مشکلات روانی کودکی همپوشانی زیادی دارند.
[1] . specific learning disorder
معیارهای DSM5 برای اختلال یادگیری خاص:
A: بهرغم کمک دیگران و مداخلات مختلف، فرد در یادگیری مهارتهای تحصیلی و استفاده از آنها مشکل دارد و این موضوع را حضور حداقل یک سمپتومهای زیر که به مدت حداقل ۶ ماه حضور داشتهاند، نشان میدهد:
- کلمات را غلط میخواند، یا آهسته و بهدشواری میخواند (مثلاً کلمات جداگانه را با صدای بلند و غلط، بهآهستگی و با تردید، میخواند، به طور فراوان کلمات را حدس میزند، خواندن کلمات با صدای بلند برایش مشکل است).
- در درک معنی آنچه خوانده است مشکل دارد (مثلاً ممکن است متن را صحیح بخواند؛ اما توالی یا سکانس رویدادها، روابط، استنباطها، یا معانی عمیقتر آنچه را خوانده است درک نکند.)
- در هجیکردن کلمات مشکل دارد (مثلاً ممکن است حروف صدادار یا حروف بیصدا اضافه کند، حذف کند، جا بیندازد، یا یک حرف را بهجای حرف دیگر به کار ببرد).
- در نوشتن و ابراز عقاید بهصورت کتبی مشکل دارد (مثلاً در داخل جملات تعداد زیادی اشتباه گرامری یا نقطه و علامتگذاری مرتکب میشود)، عقایدی که بهصورت مکتوب ابراز میکند، واضح نیستند، سازماندهی پاراگرافها ضعیف است.
- در تسلط یافتن بر قواعد اعداد و ارقام، اطلاعات رقمی یا محاسبه مشکل دارد (مثلاً از اعداد بزرگی آنها و روابط آنها با هم درک ضعیفی دارد، اعداد یکرقمی را با انگشتان میشمارد و نمیتواند مثل همکلاسیهای خود قواعد ارقام و اعداد را به یاد بیاورد، وسط محاسبه سردرگم میشود و ممکن است روش محاسبه را عوض کند).
- در استدلال ریاضی مشکل دارد (مثلاً در استفاده از مفاهیم، قواعد، یا فرمولهای ریاضی برای حل مسائل ریاضی بهشدت مشکل دارد).
B: مهارتهای تحصیلی فرد در یک یا چند درس، بسیار کمتر از سن تقویمی او هستند و در عملکرد تحصیلی و شغلی یا در فعالیتهای زندگی روزمره اختلال شدید به وجود میآورند. این موضع را نمرات فرد در آزمونهای پیشرفت تحصیلی و سنجشهای بالینی جامع نشان میدهند.
C: مشکلات یادگیری در سالهای مدرسه شروع میشود؛ اما ممکن است تا زمانی که مهارتهای تحصیلی از تواناییهای فرد سبقت نگرفتهاند خودشان را نشان ندهند (مثلاً زمانی که فرد مجبور میشود متونی دشوار و طولانی را در یک محدوده زمانی خاص بخواند، یا بار درسی بسیار زیاد باشد).
D: معلولیتهای ذهنی، مشکلات بینایی یا شنوایی اصلاح نشده، یا سایر اختلالات ذهنی و نورولوژیک، شرایط ناگوار روانی– اجتماعی، عدم آشنایی کافی با زبانی که تدریس میشود، یا پایه تحصیلی ضعیف، نمیتوانند توضیح بهتری برای مشکلات یادگیری باشند.
اسپسیفایرها (مشخص کننده)
به همراه نقص در خواندن:
- صحیح خواندن کلمات
- سرعت و سیالی خواندن
- درک مطلب
به همراه نقص در نوشتن:
- صحیح نوشتن کلمات
- گرامر و نقطه گذاری صحیح
- وضوح و سازمان بندی انشا
به همراه نقص در ریاضی:
- درک اعداد
- به یادسپردن و به یادآورن مواد ریاضی حفظی (مثلاً جدول ضرب)
- محاسبات ریاضی صحیح یا سریع
استدلال ریاضی صحیح